محاسبه درآمد ایران از استخراج بیتکوین/ چرا با استفاده از رمزارزها نمیتوان تحریمها را دور زد؟
تاریخ انتشار: ۳ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۷۶۳۴۸۷
بحث دور زدن تحریمها از طریق رمزارزها، طی سالهای اخیر بسیار مطرح شده، اما بررسیها نشان میدهد استفاده از آنها، آنچنان هم نتیجهبخش نیست. گروه بازار دیجیتال بازارنیوز- بهزاد قبادی؛ استفاده از رمزارزها برای دور زدن تحریم، کلیدواژه است که نخستین بار سال گذشته همزمان با سفر رئیس جمهور به مالزی مطرح شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از جمله دلایلی که برای این استفاده مطرح میشود، عدم تبعیت رمزارزها از قوانین بین المللی و بانکهای مرکزی کشورهاست که این امکان را میدهد کشورها بتوانند بدون د ردسر تجارت خود را انجام دهند. این مهم برای کشوری مانند ایران که زیر فشار تحریمهای پولی و بانکی آمریکا قرار دارد، میتواند راهگشا باشد.
بلاکچین، بستری که در آن رمزارزها تولید میشوند، بستری امن و غیرقابل نفوذ است. بلاک چین یک نوع سیستم ثبت اطلاعات و گزارش است. تفاوت آن با سیستمهای دیگر این است که اطلاعات ذخیرهشده روی این نوع سیستم، میان همه اعضای یک شبکه به اشتراک گذاشته میشود. با استفاده از رمزنگاری و توزیع دادهها، امکان هک، حذف و دستکاری اطلاعات ثبتشده، تقریباً از بین میرود. از دیگر مزیتهای بلاک چین، عدم امکان ردگیری اطلاعات است.
در حال حاضر برخی از کشورها استفاده از این فناوری برای تبادلات مالی را پذیرفته اند. برای نمونه، آمریکا که پیدایش بیتکوین نخستین بار در این کشور بود، این پدیده فناوری مالی را به صورت قانونی پذیرفته و قوانینی نیز برای آن تعیین کرده است. همچنین آمریکا برای گسترش درآمدهای مالیاتی از طریق ارزهای رمزنگاری شده تصمیم گرفت تا یک درصد مالیات از سود حاصل از تولید یا معامله رمز ارزها را به صورت خود اظهاری دریافت کند.
ژاپن دیگر کشوری است که استفاده از بیتکیونرا نه تنها به رسمیت شناخته، بلکه در سال ۲۰۱۷ میلادی تصمیم گرفت تا از بستر ارزهای رمزنگاری شده به منظور جذب سرمایه گذاری خارجی و تسهیل پرداخت گردشگران استفاده کند همین مسئله نیز باعث شده تا ۵۲ درصد از معاملات جهانی بیت کوین با ین ژاپن به عنوان ارز ملی این کشور انجام شود که نشان میدهد تا ژاپن قطب معاملات بیت کوین در دنیا است و توسعه ارزهای رمزنگار در این این کشور به شدت با استقبال روبرو است.
ایران تا سال ۱۳۹۶، هیچ طرح و برنامهای برای رمزارزها نداشت. نه آن را ممنوع و نه مجاز اعلام کرده بود. جمهوری اسلامی در این سال، با اعمال محدودیت توسط شورای عالی مبارزه با پولشویی در زمینه معامله ارزهای رمزنگار از جمله بیت کوین و استفاده از این پدیده مالی در بانکها ارزهای رمزنگاری شده محدودیت پیدا کردند، اما این محدودیتها رفته رفته کمتر شد تا این که مراکز استخراج رمز ارز توانستند با دریافت مجوز و انشعابات برق با تعرفه مخصوص، اقدام به کشف بیتکوین کنند.
با توجه به پیشبینیها از افزایش قیمت بیتکوین زمانی که قیمت آن بین ۳ هزار تا ۳۶۰۰ دلار در نوسان بود، توجه برخی از سرمایه گذاران به سمت این صنعت جلب شد. از آنجایی که قیمت برق در ایران با توجه به کاهش شدید ارزش پول ملی در یکی دوسال اخیر، برای استخارج رمزارز، بسیار مناسب بود، نه تنها ایرانی ها، بلکه برخی سرمایه گذاران خارجی هم به ایران آمده و در کشور ما اقدام به فعالیت در این صنعت کردند.
طبق گفته رئیس کارگروه استخراج انجمن بلاکچین ایران، ۳.۵ تا ۵ درصد برق مصرفی برای استخراج رمزارز در دنیا، متعلق به ایران است. شرفی کل برق مصرفی برای استخراج بیتکوین در دنیا را ۱۲ هزارمگاوات اعلام کرد.
بر اساس آمارهای بینالمللی، هر ۱۰ دقیقه، ۶.۲۵ بیتکوین در دنیا استخراج میشود. با محاسبه از میزان برق مصرفی بیتکوین و تعداد رمزارزی که در ساعت استخراج میشود، میتوان به دست آورد که استخراج هر یک بیت کوین، ۳۲۰ مگاوات در ساعت برق نیاز دارد و از آنجا که میزان برق مصرفی در ایران کمتر از ۵۰۰ مگاوات در ساعت است، نزدیک به ۱.۵ بیتکوین در ساعت در کشور استخراج میشود.
بر اساس این محاسبه، اگر دستگاههای ماینر به صورت ۲۴ ساعت کار کنند، روزانه ۳۶ بیت کوین نصیب ایران میشود. در زمان تنظیم این گزارش (۲۹ دیماه) قیمت هر واحد بیتکوین برابر ۳۶ هزار و ۸۱۰ دلار است. یعنی ایرانیها با فعالیت شبانه روزی میتوانند یک میلیون و ۳۲۵ هزار دلار به دست بیاورند. این رقم در سال (با این قید که قیمت هر بیت کوین در همین رقم ثابت بماند) معادل ۴۸۳ میلیون و ۶۸۳ هزار دلار خواهد شد. این در حالی است که همه فعالیت برای استخراج رمز ارز دولتی نیست و بخش خصوصی در این امر از دولت جلوتر هستند.
از طرف دیگر، موضوع تحریمهای دوران ترامپ با تحریمهای دوران اوباما تفاوت دارد. در دوره اوباما تحریم در بحث خرید و فروش کالا نبود؛ بلکه فقط نقل و انتقالات پول در بانکها مورد تحریم بود، اما در تحریمهای جدید، اوفک (اداره کنترل داراییهای خارجی خزانهداری آمریکا) بر ممنوع بودن خرید و فروش کالا با ایران توجه داشته است. بیشتر کشورهایی که با ایران معامله میکنند از خرید و فروش وحشت دارند و مسئله نوع پرداخت برایشان مهم نیست. اگر این کشورها بخواهند برای دور زدن تحریم به ایران کمک کنند راه سادهاش اجرای پیمان پولی است. فناوری ارز دیجیتال به ایران توانایی دور زدن تحریم نمیدهد بلکه علاقهمندی و خواستن سایر کشورها اصل اولیه برای دور زدن است.
همچنین، نهادهای نظارتی کشورهای اروپایی در سالهای اخیر به شدت بر روی مبادلات از طریق رمزارزها تمرکز کرده اند. اگر در دوره تحریمهای گذشته یعنی بین سالهای سالهای ۱۳۸۹ تا توافق برجام، از رمزارزها برای دور زدن آنها استفاده میکردیم، توفیق بسیار خوبی حاصل میشد، اما اکنون شرایط متفاوت شده است.
مشکل دیگری که در استفاده از ارزهای دیجیتال برای صادرات و واردات وجود دارد این است که براساس قانون، واردکنندگان و صادرکنندگان باید اظهارنامه خود را به گمرک و نهادهای ذیربط ارائه دهند و اسناد مرتبط را ارائه کنند که چه مقدار دلار یا ارز خارجی را برای خرید واریز کردند، اما چنین امکانی در بیتکوین و سایر ارزهای دیجیتال وجود ندارد.
با این تفاسیر، فعالیتهای استخراج رمزارز به بهانه دورزدن تحریمها با توجه به میزان مصرف برقی که دارند، خیلی به صرفه نخواهد بود و مبلغی که دست ایران را میگیرد، آنقدر نیست که بتوان برای انتقال پول از آن استفاده کرد. همچنین با توجه به تفاوت تحریمها نسبت به گذشته، اصتفاده از بیتکوین خیلی نتیجهبخش نخواهد بود.
پایان پیام/ برچسب ها: بیت کوین ، رمزارز ، تحریم لینک کوتاه خبر: bzna.ir/000Lua
منبع: بازار نیوز
کلیدواژه: بیت کوین رمزارز تحریم استفاده از رمز دور زدن تحریم برای دور زدن استخراج رمز بیت کوین رمزارز ها برق مصرفی تحریم ها بلاک چین کشور ها رمز ارز ارز ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت bazarnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بازار نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۷۶۳۴۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیش بینی ۲۷ سال پیش برژینسکی درمورد ایران که درست از آب درآمد
بلومبرگ در مطلبی به قلم نایل فرگوسن نوشت: برای درک اینکه در مبارزه با ائتلاف چین، روسیه و ایران پای چه چیزهایی در میان است فقط باید رشته افسانه "ارباب حلقه ها" را مطالعه کرد.
به گزارش انتخاب، در رشته افسانه معروف تخیلی و حماسی ارباب حلقه ها، اثر جی آر آر تالکین به تدریج مشخص میشود که نیروهای تاریکی با یکدیگر متحد شده اند. سائورون، با چشم بصیرت خود به عنوان رهبر محور شیطانی یا ارباب تاریکی انتخاب میشود. تالکین خوب میدانست چه وضعیتی را توصیف میکند. او که یک کهنه سرباز جنگ جهانی اول بود، با ناامیدی نزدیک شدن دومین جنگ خانمان سوز جهانی را تماشا میکرد. در آن سالها و در فاصله ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۷ شاهد همگرایی و نزدیکی تدریجی آلمان نازی، ایتالیای فاشیست و ژاپن امپریالیست و تشکیل یک نیروی اهریمنی جهانی بود.
ما نیز امروز شاهد تشکیل و تحکیم یک محور مشابه هستیم. همانطور که متیو میلر سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا هفته گذشته گفته بود، در پس تلاشهای جنگی روسیه، منابع عظیم اقتصادی چین قرار دارد. میلر روز سه شنبه به خبرنگاران گفت: «آنچه طی ماههای گذشته شاهد بوده ایم این است که مواد خامی از چین به روسیه منتقل شده و روسیه از آنها برای بازسازی صنایع خود و تولید تسلیحاتی که در صحنه نبرد اوکراین کاربرد دارد استفاده کرده است... ما به شدت نگران این وضعیت هستیم.» اوایل ماه جاری میلادی در پکن، جانت یلن وزیر خزانه داری آمریکا به همتای چینی خود هشدار داد که اگر پکن به حمایت از تلاشهای جنگی روسیه در اوکراین ادامه دهد "تبعات قابل توجهی" در انتظارش خواهد بود.
رهبران چین علیرغم مواضع علنی شان مبنی بر اینکه میخواهند به عنوان یک دولت صلح طلب عمل نمایند، قبل شروع جنگ اوکراین در این خصوص به روسیه چراغ سبز نشان داده بودند. تعهد متقابل نسبت به شراکت "بدون محدودیت" با روسیه چه مفهوم دیگری میتوانست داشته باشد؟ از زمانی که دو سال پیش نیروهای متجاوز روسی از حومه کیف عقب رانده شدند، حمایت شی جینپینگ برای تداوم بقای پوتین در قدرت نقشی حیاتی داشته است.
بر اساس همین تحلیل، نمیتوان رویارویی ایران با اسرائیل را به عنوان رویداد منفرد و فاقد عقبه راهبردی تعبیر کرد. تهران از روسیه در جنگ اوکراین حمایت میکند و هزاران پهپاد و موشک، مشابه همانهایی که آخر هفته گذشته به سمت اسرائیل شلیک کرد تحویل روسیه داده است. روسیه به نوبه خود احتمالا به تقویت دفاع هوایی ایران کمک خواهد کرد. چین نیز نمیتواند تنها یک خریدار عمده نفت ایران باقی بماند. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین بلافاصله پس از حمله به اسرائیل با تهران تماس گرفت و به جای محکوم کردن حمله ایران، این اقدام را تحسین نمود. دستگاه پروپاگاندای دولت چین از زمان حمله ۷ اکتبر به صورت مداوم در خدمت انتقاد از اسرائیل بوده است.
ظهور این محور جدید در سال ۱۹۹۷ توسط ژبیگنیف برژینسکی، مشاور امنیت ملی جیمی کارتر، رئیس جمهور سابق آمریکا پیش بینی شده بود. وی در کتاب خود تحت عنوان صفحه شطرنج نوشته بود: «احتمالا خطرناکترین سناریو تشکیل یک ائتلاف عظیم متشکل از چین، روسیه و احتمالا ایران خواهد بود که یک ائتلاف "ضدهژمونیک" تشکیل شده نه بر اساس ایدئولوژی بلکه بر اساس شکایتهای مکمل هم خواهد بود. این ائتلاف از نظر ابعاد و گستردگی مشابه چالشی خواهد بود که بلوک چین و شوروی برای غرب ایجاد کرده بود، اما این بار چین احتمالا رهبر و روسیه دنباله رو آن خواهد بود.»
پیش گویی برژینسکی پیامبرگونه بوده است. با این حال نگاهی به عملکرد سه سال گذشته نشان میدهد که جانشینان برژینسکی در دولت بایدن خواسته یا ناخواسته نقش بی نقصی در محقق کردن این پیش بینی ایفا کرده اند. این اقدامات از تنها گذاشتن افغانها در دست طالبان در سال ۲۰۲۱ تا کوتاهی در بازداشتن روسیه از تهاجم به اوکراین در سال ۲۰۲۲ و در نهایت کوتاهی در بازداشتن ایران از تشویق نیروهای نیابتی اش برای حمله به اسرائیل در سال ۲۰۲۳ نمود یافته است. بله زمانی که اوکراین و اسرائیل هدف حمله قرار گرفتند بایدن برای کمک به آنها دست به کار شد، اما احتمالا یک نمایش قدرت اولیه میتوانست از بروز هر دوی این وضعیتها جلوگیری کند.
جمهوری خواهان اکنون متوجه شده اند، آنطور که مایک پمپئو وزیر امور خارجه سابق مدتها استدلال میکرد، برخی از نزاعهای موجود در کشورهای دور دست احتمالا باید در نهایت موجب نگرانی ما شود. این منازعات بخشی از جنگی واحد هستند که توسط این ائتلاف جدید علیه ارزشهای بنیادینی که ما آنها را ارج مینهیم یعنی دموکراسی، حاکمیت قانون و آزادیهای فردی آغاز شده اند. پیش بینی من این است که استدلالهای انزواطلبانه دوام چندانی نخواهد داشت.
خوشبختانه ما فعلا در جنگ سرد دوم قرار داریم نه جنگ جهانی سوم. اما جنگ سرد دوم سریعتر از جنگ سرد اول به پیش میرود. اگر تهاجم روسیه به اوکراین را معادل جنگ کره در سالهای ۵۳-۱۹۵۰ بگیریم، ما بحران موشکی دوم کوبا را بر سر تایوان رد کرده ایم و اکنون وارد دوران تنش زدایی شده ایم؛ دورهای که دو دهه به طول انجامید. از زمان نشست قبلی روسای جمهور دو کشور در وودساید کالیفرنیا در ماه نوامبر، به نظر میرسد که چینیها از هرگونه نمایش قدرت امتناع میکنند و خواستار تعاملات جدی با همتایان آمریکایی شان هستند که این یادآورد تعاملات دو کشور در طی سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۲ است.
اما حمله غیرمنظره حماس به اسرائیل در اکتبر سال گذشته به یکباره ما را به سال ۱۹۷۳ رساند. لازم به یادآوری است که دوران تنش زدایی دوام چندانی نداشت و با ادعای برتری آمریکا در خاورمیانه توسط هنری کسینجر پس از جنگ یوم کیپور در آن سال از بین رفت. به طور خلاصه، به نظر میرسد که در جنگ سرد دوم ما دهههای ۱۹۵۰، ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ را در یک ترکیب تا حدی گیج کننده در هم فشرده ساخته ایم.
حال سوال اینجاست که بزرگترین تفاوتهای بین جنگ سرد اول و دوم در چیست؟
اولا چین رقیب اقتصادی بسیار قدرتمندتری نسبت به اتحاد جماهیر شوروی است. ثانیا، غرب از نظر اقتصادی با اقتصاد چین در هم تنیدگی دارد و شبکه زنجیره عرضه کالاهای مختلفی که در چین تولید میشوند هرگز با شوروی قابل مقایسه نیست. ثالثا، ما از نظر ظرفیت تولید در وضعیت به مراتب ضعیف تری قرار داریم در حالی که چین مقادیر عظیمی محصولات سازگار با طبیعت روانه بازار جهانی میکند، غرب گزینه دیگری جز احیای سیاست حمایت گرایی و سیاستهای صنعتی و بازگرداندن ساعت استراتژی اقتصادی به دهه ۱۹۷۰ میلادی ندارد. ماه گذشته جانت یلن وزیر خزانه داری آمریکا اظهار داشت که ظرفیت بالای چین در صنایع نوین نظیر باطریهای خورشیدی، خودروهای برقی و باطریهای لیتیومی در حال آسیب زدن به شرکتها و کارگران آمریکایی و شرکتها و کارگران سراسر جهان است.
رابعا سیاست پولی آمریکا در مسیر کاملا غیر پایداری قرار دارد. هماگونه که دفتر امور بودجه کنگره اعلام کرد، رشد بی وقفه بدهیهای دولت فدرال نسبت به تولید ناخالص داخلی از کنترل خارج شده و از ۹۹ درصد در سال جاری به ۱۶۶ درصد در سال ۲۰۵۴ میلادی خواهد رسید.
ایرانیها با انجام حمله پهپادی و موشکی به اسرائیل به صورت ناخواسته این مجوز را به بسیاری از جمهوری خواهان داده اند تا از رویکرد تهاجمی پمپئو که به هیچ وجه انزواطلبانه نیست دنباله روی کنند. کافی است نگاهی به مقاله مایک گالاگر نماینده ویسکانسین در کنگره و مت پوتینگر، مشاور سابق ترامپ که در فارن افرز منتشر شده بیاندازید. در این مقاله آمده است: «چین... در حال تضمین حیات کشورهای توسعه طلب در روسیه، ایران، کره شمالی و ونزوئلاست.» متوقف کردن این کشور «مستلزم یک اصطکاک گسترده در روابط آمریکا و چین و افزایش سریع توانمندیهای دفاعی آمریکاست.»
بنابراین به نظر میرسد که اهمیت تاریخی حمله ایران به اسرائیل را نباید در تاثیر آن بر خاورمیانه بلکه بر برداشت جمهوری خواهان از رویکرد آمریکا در عرصه سیاست جهانی و خروج از سیاست انزواطلبی جستجو کرد.